loading...
یارشیدا (غلامرضا نجفی سولاری)
غلامرضا نجفی سولاری بازدید : 160 پنجشنبه 21 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

پریشانم،
چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی. 

خداوندا!
اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای ‌تکه نانی
‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
و شب آهسته و خسته
تهی‌ دست و زبان بسته
به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟! 

خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌
و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟! 

خداوندا!
اگر روزی‌ بشر گردی‌
ز حال بندگانت با خبر گردی‌
پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت. 

خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…

گرانی خیلی مردممان را آزار می دهد و زندگی برایشان سخت شده است

هیچکس هم پاسخگو نیست !!!

اگر نخواهیم پول نفت بر سر سفره هامان باشد !

اگر نخواهیم 45500 تومان یارانه بگیریم و از گرانی خفه بشویم ! و دولت طلبکارانه بعد از آنکه

از جیب خودمان به خودمان یارانه ای ناچیز پرداخت ، بر و بر فقط به گرانی ها سکوت کند !

اگر نخواهیم برای صندوق بین المللی پول ژست موفقیت طرح هدفمندی یارانه ها را بگیرند! در حالی

که واقعیت درون ایران چیز دیگریست !

اگر نخواهیم آمار نادرست بیکاری را از دولت بپذیریم ؟

و اگر نخواهیم ...

چه کسی را باید ببینیم ؟

...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام اگرچه از جنگ و خشونت بیزارم اما ایام باشکوه و معنوی جنگ درسهایی بی نظیر به من آموخت از همه چیز که از دل و ذهنم می گذرد خواهم نوشت تا مقبول شود و در نظر آید مولا یار همگی باد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 48
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 75
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 508
  • بازدید سال : 8,617
  • بازدید کلی : 25,736